حالا که فهمیدم شوهرم با زنان دیگر است دیگر اعتیادش را هم تحمل ندارم!

رکنا : حدود 19 سال است که برای داشتن یک روز آرامش در زندگی در جدال هستم اما دیگر توان جنگیدن با این شرایط سخت را ندارم چرا که همسرم نه تنها در دام اعتیاد گرفتار شده است بلکه چشم به زنان غریبه دارد و …
این ها بخشی از اظهارات زن 35 ساله ای است که برای مشورت درباره طلاق از همسرش به مرکز انتظامی مراجعه کرده بود.
این زن جوان به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری امام رضا(ع) مشهد گفت: درخانواده ای به دنیا آمدم که پدرم از نظر مالی در وضعیت پایینی قرارداشت به همین خاطر هر کسی به خواستگاری ام می آمد بلافاصله پاسخ مثبت می داد اما خواستگارانم وقتی می فهمیدند مادرم نیز در خانه های مردم کارگری می کند از ازدواج با من منصرف می شدند تا این که «امیر» به خواستگاری ام آمد .
باآن که او ظاهر زیبایی نداشت اما چون مادرش کارمند بازنشسته بود و خانه و ماشین داشتند، پدرم خیلی به این ازدواج اصرار کرد و من هم برای رهایی از این اوضاع خانوادگی رضایت دادم و این گونه در 16 سالگی پای سفره عقد نشستم اما هنوز یک ماه بیشتر از دوران نامزدی ما نگذشته بود که متوجه رفتارهای غیرطبیعی و قهرهای بی مورد او شدم و تازه فهمیدم که نامزدم سیگاری است اما خودم را دختری با صبر وتحمل می دانستم و تلاش می کردم تا همه کاستی های زندگی ام را جبران کنم .
درآن سن وسال تصورم این بود که می توانم شوهرم را اصلاح کنم و به مسیر درست زندگی بازگردانم  به همین خاطر به خانواده ام چیزی نمی گفتم و مجبور بودم بسیاری از این سختی ها را تحمل کنم .
خلاصه زمانی زندگی مشترکمان را آغاز کردیم که امیر به یک معتاد حرفه ای تبدیل شده بود و هیچ مسئولیتی را در قبال من احساس نمی کرد؛در این مدت دریافتم که شوهرم جوانی ساده لوح و تلقین پذیر است به طوری که تحت تاثیر دوستانش قرارمی گیرد و نمی تواند به خواسته های غیر منطقی آنان«نه»بگوید.
در حالی که فرزندم را باردار بودم اما دلم به حال شوهرم می سوخت به همین دلیل تصمیم گرفتم برای آرامش زندگی ام با سختی ها جدال کنم؛ اما همواره رنج و بدبختی بر من پیروز می شد و شوهرم بیشتر در منجلاب اعتیاد فرو می رفت اما از روزی که فهمیدم شوهرم از نظر روانی هم مشکل دارد و تنها به ارتباط با زنان غریبه می اندیشد دیگر نتوانستم این شرایط تاسف بار را تحمل کنم چرا که چند بار نیز مچ او را در فضای مجازی گرفتم ولی به خاطر فرزندم سکوت کردم اکنون که دخترم بزرگ شده است و از سوی دیگر نیز نمی توانم به خانه پدرم بازگردم به کلانتری آمدم تا شاید راهی برای طلاق بیابم اما ای کاش …
گزارش حاکی است: با توجه به اهمیت این ماجرا ،بررسی های روان شناختی و اقدامات قانونی در این پرونده با صدور دستوری از سوی سرهنگ غلامعلی تیموری(رئیس کلانتری امام رضا(ع)مشهد) در دایره مددکاری اجتماعی آغاز شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

همچنین ببینید

دستگیری شکارچیان غیر مجاز در ارتفاعات زرین کوه دریاچه «تار دماوند»

فرمانده یگان و رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان دماوند از دستگیری شکارچیان غیرمجاز قبل از اقدام به شکار در ارتفاعات ۳۸۰۰ متری زرین کوه دریاچه تار خبر داد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *