وقتی دو دانشگاه مهارتی کشور که رسالت اصلیشان تربیت چنین نیروهایی است، فقط توانستهاند ۱۲ درصد از آموزشهای خود را به موضوعات مهارتی و کارگاهی اختصاص دهند، یعنی که کارهای نکرده در این حوزه بسیار است.به گزارش مشرق، برنامه ششم توسعه عمرش ماههاست که بهسر آمده اما بسیاری از تکالیفی که تعیین کرده بود در بخشهای مختلف بر زمین مانده است. یکی ازاین بخشها مربوط به آموزشعالی است که قرار بود طوری با آموزشهای مهارتی عجین شود که خروجی دانشگاهها پس از پایان اجرای برنامه ششم توسعه، دانشجویانی مهارتآموخته باشند اما عقبافتادگی از برنامه، سبب شده تا آمارهای بحثبرانگیزی تولید شود و رئیس موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی از آنها رونمایی کند.
به گزارش جام جم، ماجرا این است که قرار بود در عرض پنج سال اجرای برنامه ششم توسعه، دردو دانشگاه علمی کاربردی و فنی وحرفهای، سهم آموزشهایمهارتی به ۳۰درصد برسد ولی آنطورکه علیباقر طاهرینیا میگوید، اینسهم روی عدد ۱۲.۳درصد توقفکرده است.
دو دانشگاه علمیکاربردی و فنی و حرفهای اساسا دانشگاههایی با ذات و ماهیت مهارتی است که انتظار میرود فارغالتحصیلانی مهارتآموخته به بازار کار معرفی کند، ولی وقتی این مراکز دانشگاهی از برنامههای مهارتآموزی و هدفگذاریها جا میمانند، یعنی که اوضاع در سایر دانشگاهها وخیمتر است.
جاماندگی از تکالیف برنامه ششم توسعه درحوزه مهارتآموزی، ربط مستقیم با تربیت نیروی انسانی متخصص، ماهر و کارآمد دارد؛ نیروهایی که با نیازهای بازار کار همسو باشند و حتی یک گام پیشتر گذاشته و در مسیر کارآفرینی قدم بگذارند اما وقتی دو دانشگاه مهارتی کشور که رسالت اصلیشان تربیت چنین نیروهایی است، فقط توانستهاند ۱۲ درصد از آموزشهای خود را به موضوعات مهارتی و کارگاهی اختصاص دهند، یعنی که کارهای نکرده در این حوزه بسیار است. رنجی که از سنت میبریم
آموزشعالی مهارتی که نیروی متخصص بخشهای مختلف را تامین میکند، برای برخی کشورها مثل ما رویاست و برای برخی دیگر از کشورها، هدفی است تحققیافته. این نظام آموزشی مهارتمحور، یکی از ارکان توسعه پایدار است که در دانشگاهها کلید میخورد؛ دقیقا از طریق جدی گرفته شدن دروس آزمایشگاهی و کارگاهی.
در این محیطهای آموزشی، دانشجویان برای ساعاتی از مفاهیم تئوری فاصله میگیرند و از نزدیک با ابزارها و تجهیزات مرتبط با رشته تحصیلی خود آشنا میشوند.
کمکم به نقطه ای میرسند که میتوانند آموختههای تئوری خود را در میدان عمل محک بزنند.
آموزشهای مهارتی اما مستلزم صرف هزینههای فراوان مالی و زمان قابل توجه است، یعنی همان مضیقههایی که پیش پای مراکز دانشگاهی کشورمان وجود دارد.
البته برای عبور از موانع مالی و زمانی، رویکردها و الگوهای جدیدی در دنیا مرسوم شده که فناوریهای ارتباطی را در خدمت آموزشهای مهارتی درآورده است. در پژوهشی که سه سال قبل با عنوان «افزایش اثربخشی آموزشهای عالیمهارتی» در کشورمان انجام شده به برخی از این الگوها اشاره شده که واقعیت افزوده، شبیهسازی نرمافزاری، آموزشهای گروهی و آموزشهای مجازی را شامل میشود.
این شیوههای نوین سبب میشود تا چالشهای موجود در شیوه سنتی آموزش عالی مهارتی به حداقل برسد. در شیوه سنتی یکی از چالشهای اساسی، نبود فرصت کافی برای انجام مراحل عملی توسط دانشجویان است که در کنار هزینه تجهیزات به دو دغدغه جدی تبدیل میشود.
این همان مشکلاتی است که نظام آموزشعالی ما با آن دست و پنجه نرم میکند؛ یعنی در حالی که اکثر تجهیزات آزمایشگاهی و کارگاهی در دانشگاهها نیازمند بهروزرسانی است، دانشجویان نیز به اندازه کافی با کاربردهای مفاهیم آموزش دادهشده در کلاس درس آشنا نیستند و به همین علت وقتی در محیط عملی قرار میگیرند، نمیدانند که دقیقا باید چه کاری انجام دهند.
بنابراین خلاصی آموزشعالی از شیوههای سنتی آموزش، راهی الزامی برای ارتقای مهارتآموزی و تربیت فارغالتحصیلان ماهر دانشگاهی است.
تاکیدات برنامه هفتم توسعه برای ارتقای آموزشهای مهارتی ۱- حمایت و بهرهگیری از نخبگان ایرانی مهاجرتکرده
۲- ساماندهی منابع مالی موسسات پژوهشی به سمت نیازهای کشور
۳- تعیین سازوکار برای استفاده از وقف و خیرین در آموزشعالی
۴- جهتدهی منابع و اعتبارات آموزش عالی به سمت رشتههای مورد نیاز
۵- ساماندهی رشتههای دانشگاهی و ایجاد رشتههای جدید براساس نیاز کشور
۶- ساماندهی موسسات پژوهشی وابسته به دستگاههای اجرایی