حوادث رکنا: مرد قائمشهری در برابر رفتارهای مجرمانه برادرش در جعل امضا و تصاحب رستورانش به تنگ آمده است و از سردار رادان ، دادستان و رییس پلیس قائمشهر استمداد کمک دارد.
با وجود صدور حکم به نفع این مرد هنوز مورد هدف آزارهای برادرش قرار دارد و با وجود شکایت در نزد کلانتریه محدوده رستورانش هیچ اقدامی برای حل و فصل این مزاحمت های ویرانگر صورت نگرفته است.به گزارش خبرنگار رکنا: سال 1376 یک خانواده 5 نفره پس از فوت پدرشان وقتی برای تقسیم ارث و میراث پای میز یکی از دفاتر اسناد رسمی قائمشهر رفتند در کمال ناباوری متوجه شدند برادر کوچکترشان با استفاده از نفوذی که در یکی از دستگاههای اجرای مرتبط با این موضوع داشته و کمک گرفتن از یک کارمند بانفوذ تمام اموال پدرشان را به نام خود کرده و قرار نیست هیچ ارثی به خواهر و برادران برسد.
این ماجرا از زبان برادر بزرگتر این خانواده برای رکنا تعریف شد تا بیشتر در جریان اتفاقات رخ داده در این سال های گذشته قرار بگیریم شاید ملکی که همان برادر با جعل توانسته به نام خودش بزند و اجازه فعالیت به مالک اصلی یعنی ناصر دادگر را ندهد احیا شود.
آقای دادگر در خصوص اتفاقات این چند سال و اصل جریان جعل کردن اسناد نامبرده به دست برادرش به خبرنگار رکنا گفت: ما در محله ای زندگی می کنیم که همه هم را می شناسند و باهم نسبتی دارند، برادر کوچکترم هم برای کارهای خلافی که انجام داده همیشه از دوستان و آشنایان خودش و همسرش استفاده کرده تا این لحظه چندین تخلف جعلی را انجام داده است ابتدا که آمد و ارثیه پدری مان را به نام خود بزند، همان سال من به اتفاق بقیه خانوده ام از او شکایت کردیم و پرونده برای رسیدگی به مراجع ذیربط ارجاع شد اما آنقدر پروسه رسیدگی آن طول کشید که خواهر و برادرم از پیگیری آن منصرف شدند و در نهایت همه ما از این اتفاق چشم پوشی کردیم و هرکدام مان درگیر مسائل زندگی خودمان شدیم.
تا اینکه سال 1390 برای من احضاریه آمد که در متن آن قید شده بود من در ملکی کار می کنم که به نام خودم نیست و غصبی به حساب می آید، در واقع به صورت غیرقانونی در حال فعالیتم ! تعجب کردم ملک برای خود من بود حتی طبقات بالایی اش، تمام دوستان و آشنایان و اقوام هم این را می دانستند اما حالا برادرم با استفاده از شخص با نفوذی خط مرا جعل کرده بود ملک را به نام خودش زده بود .
وی گفت: من هم از او شکایت کردم و این بار به جدیت به دنبال اثبات حق خودم و جرم بردارم افتادم ، تا جایی که حتی از سوی رئیس قوه قضاییه حجت الاسلام غلامحسین محسنی اژه حکمی صادر شد که در آن کارمند متخلف و با نفوذ شناسایی، بازداشت و از کارش اخراج شد واقعا از رییس دستگاه عدالت و قضاوت ممنونم سپس با خط شناسی های انجام شده ادعایم را ثابت کردم و رای را به نفع خودم تغییر دادم دادستان محترم قائمشهر نیز دستور داد تا حکم اجایی شود که از ایشان هم ممنونم اما برادرم با استفاده از یک آشنای دیگر باز هم مدعی است این ملک برای او است و اینبار به روش دیگری مرا آزار و اذیت می کند
دادگر افزود: من تصمیم گرفتم برای خلاص شدن از این جریان ملکم را بفروشم یا اجاره دهم! برای همین برگه بزرگی پشت شیشه های مغازه چسباندم تا مشتری پیدا کنم اما صبح روز بعد وقتی برای بازکردن مغازه آمدم متوجه پیام های توهین آمیز و تهدید آمیز روی شیشه ها که با یک اسپری سفید نوشته بودند که این ملک اجاره ای نیست، به او اعتماد نکنید و از انجاییکه بالاخره ما و برادرم بومی این محل هستیم اقدامات من برای خلاصی از دست مزاحمت های برادیم به جایی نرسیده است چرا که بعد از مشاهده نوشته های روی شیشه با حکمی که در دست دارم به کلانتری رفتم و از برادرم به جرم تهدید و مزاحمت شکایت کردم و با وجود گذشت روزهای زیادی هنوز چشم انتظار این هستم تا پلیس قائمشهر با ورود بموقع و اقدامات پلیسی مناسب نسبت به این اقدام توهین آمیز برادرم اقدامات لازم را انجام دهند.
وی در پایان از دادستان قائمشهر و رییس پلیس قائمشهر حتی سردار رادان رییس پلیس ایران خواست تا با جدی گرفتن این اختلاف خانوادگی و برای جلوگیری از پیامدهای آن با نظارت به نحوه اجرای حکم و پروسه شکایتش از برادر خود در کلانتری آرامش طوفان زده زندگی اش را به او و خانواده اش برگردانند.
خلاصه ای کوتاه از متن حکم صادر شده
با بررسی ها و مقایسه های به عمل آمده عبارت دسنویس (ثبت با سند برابر است ناصر دادگر) مندرج در متن سوابق ثبتی سند وکالت نامه مروخ 1376/08/06 دفترخانه 92 قائمشهر مورد ادعا در مقایسه با نمونه خطوط استکتابی تهیه شده از آقای ناصر دادگر از لحاظ سبک و شیوه نگارش، شکل حروف و کلمات، چگونگی ترکیب و اتصال حروف به یکدیگر، نحوه نقطه گذاری دارای اختلافات اساسی بوده و با یکدیگر مطابقت ندارد و آقای ناصر دادگر مالک ملک است.