بنیاد تعاون زندانیان کشور از ۸۲ سال قبل تاسیس شده و وظیفه آن اشتغال زندانیان و کمک به معیشت آنها و خانوادههایشان است.
این بنیاد در سراسر کشور صدها کارگاه تولیدی، زمین زراعی، مجتمع پرورش دام و طیور و… دارد که در آن هزاران نفر از زندانیان مشغول بهکار هستند و از این طریق معیشتشان فراهم میشود.
رحیم مطهرنژاد، مدیرعامل بنیاد تعاون زندانیان در گفتوگویی با همشهری، جزئیاتی از فعالیتهای این بنیاد در حمایت از زندانیان را بازگو کرد.
آنطور که او میگوید فعالیتهای این بنیاد باعث حمایت از حدود یک میلیون نفر از اعضای خانواده زندانیان در سراسر کشور میشود.
رحیم مطهرنژاد، مدیرعامل بنیاد تعاون زندانیان
برای شروع درباره مهمترین فعالیتهای بنیاد تعاون زندانیان صحبت کنید.
بنیاد بیش از ۸۲ سال در کشور سابقه فعالیت دارد. برطبق اساسنامه، بنیاد ۲ ماموریت اصلی دارد. یکی حرفه آموزی زندانیان و دیگری اشتغال آنها در دوران محکومیت است.
در حوزه حرفهآموزی سالانه به ۸۰ هزار نفر زندانی در ۲۰۰ رشته فنی و حرفهای آموزش میدهیم که این کار بهطور مشترک توسط سازمان زندانها، بنیاد تعاون زندانیان و سازمان فنی و حرفهای انجام میشود.
شما و همکارانتان در بنیاد چه تعدادی از زندانیان را تحت پوشش قرار دادهاید؟
در حال حاضر در داخل، پیرامون و بیرون از زندانها ۵۰ هزار نفر زندانی شاغل داریم که ۱۵ هزار نفر آنها اشتغال نشسته و بقیه اشتغال مولد دارند.
اصولا کدام دسته از زندانیان شامل چنین تسهیلاتی میشوند و در دورانی که محکومیتشان را طی میکنند میتوانند برای کار از زندان خارج شوند؟
در هر زندان یک شورای طبقهبندی وجود دارد که شورا بررسی میکند و اجازه میدهد زندانی در بیرون از زندان کار کند. مجموع این افراد ۵۰ هزار نفر هستند که حدود ۲۰ هزار نفر از آنها رأی باز هستند و بیرون از زندان کار میکنند.
به زندانیان رأی باز که در کارگاههای شما کار میکنند دستمزد هم داده میشود؟
همه زندانیانی که مشغول بهکار هستند براساس کاری که انجام میدهند، تعداد روز و ساعتهایی که سر کار میآیند، دستمزد دریافت میکنند. اگر کارشان قابلیت شمارش داشته باشد، مثل کارگاه قالی بافی، دستمزد را بهصورت رجمزدی به آنها پرداخت میکنیم. ملاک و معیارمان هم نرخ و حقوق و دستمزد اتحادیه در همان شهر و استان است.
این زندانیان آیا بیمه هم هستند؟
زندانیان بیمه عمر و حادثه میشوند اما از بعضی حقوق اجتماعی محروم هستند و مثلا نمیتوانند بیمه تامین اجتماعی شوند. اگر وضعیت مالی ما خوب باشد میتوانیم آنها را بیمه کنیم اما فعلا انجام این کار برایمان ممکن نیست.
بنیاد تعاون زندانیان در سراسر کشور چه تعداد مراکز اشتغال دارد؟
ما در کل کشور حدود هزار مرکز کوچک، متوسط و بزرگ برای اشتغال داریم و انواع و اقسام تولیدات شامل: صنایعدستی، پوشاک، مصنوعات فلزی، قطعهسازی، کشاورزی، دامپروری و… را انجام میدهیم. این مراکز در ۲۳۰ شهر کشور فعال هستند.
چه تعداد زندانی توسط بنیاد آموزش داده شده و بهکارگیری میشوند؟
ما سالانه ۸۰ هزار زندانی را آموزش میدهیم و در حال حاضر حدود ۵۰ هزار نفر از آنها در مراکز ما مشغولکار هستند.
آیا آماری درخصوص وضعیت پس از زندان افرادی که در مراکز شما آموزش دیده و مشغول بهکار شده بودند دارید؟ چه تعدادی از آنها توانستهاند بعد از آزادی کامل شاغل شوند و چه تعدادی دوباره دنبال کار خلاف رفته و دستگیر شده اند؟
طبق آمار بین ۱۵ تا ۲۰ درصد زندانیان دوباره به زندان برمیگردند اما بررسیهای انجام شده نشان میدهد فقط یک تا ۲ درصد از افرادی که در دورههای آموزشی و اشتغال ما مشغول میشوند دوباره دستگیر و زندانی میشوند که این یک موفقیت بزرگ است. آموزش و اشتغال نقش مهمی در آینده زندانیان دارد و فردی که شغل و مهارت داشته باشد اغلب به بزهکاری برنمیگردد.
ما هم با همه توان از آنها حمایت میکنیم. فعالیتهای ما شامل حمایت از ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار نفر زندانی میشود که اگر هر کدام عضو خانوادهای ۳ نفره باشد از حدود یکمیلیون نفر حمایت کردهایم.
کارگاهها و اراضی که درآنجا کار تولید انجام میشود قطعا سود و درآمد سرشاری دارند. این سود در چه محلهایی مصرف میشود؟
سود و آورده این صنایع همه متعلق بهخود زندانیان است. یا در قالب حقوق و دستمزد به آنها پرداخت میشود یا به خانوادههایشان بهصورت بلاعوض کمک میشود یا به آزادیشان کمک میکنیم و یا به توسعه اشتغال آنها.
مالکیت کارگاهها متعلق به چه نهادی است؟
همه اراضی مالکیتش متعلق به دولت است که در اختیار سازمان زندانهاست و ما از آن بهرهبرداری میکنیم.
بسیاری از زندانیان بعد از آزادی از زندان بهدلیل اینکه سابقهدار هستند هیچکس حاضر نیست به آنها شغلی بدهد و در نتیجه بیکار میمانند و ممکن است دوباره به سراغ کار خلاف بروند. برای حمایت از این دسته از افراد آیا برنامهای دارید؟
بنیاد تعاون برای زندانیانی تاسیس شده که دوران محکومیتشان را طی میکنند و ما همه توانمان را گذاشتهایم برای افرادی که زندانی هستند. با این حال سازمان زندانها ادارهای دارد به نام اداره امور اجتماعی و مراقبتهای بعد از خروج.
بودجه محدودی در اختیار دارد و به زندانیانی که در دوران محکومیت آموزش دیده بودند و کار میکردند، وام اعطا شود تا حرفهای را که در زندان یادگرفتهاند در بیرون از زندان ادامه دهند.
اما بودجه این اداره محدود است و باید دولت، مجلس و نهادهای عمومی و حاکمیتی از این اداره حمایت کنند تا زندانیان آزاد شده بیشتری بتوانند از این امکانات بهرهمند شوند. از سوی دیگر باید کارآفرینها هم به افرادی که بعد از زندان متنبه شدهاند اعتماد کنند.
چطور مردم اعتماد میکنند و زندانیان را آزاد میکنند، کارآفرینها هم به این افراد اعتماد کنند و به این افراد شغل دهند تا چرخه جرم تکرار نشود.
فعالیتهای بنیاد در حمایت از زندانیان چه بازخوردی داشته است؟
بهشدت در کاهش آسیبهای اجتماعی در دوران محکومیت مؤثر است. از سوی دیگر وقتی شرایط کار برای زندانی فراهم میشود او را از آسیب دور میکند. مثلا زندانی وقتی بعد از کار در زندان خسته میشود، استراحت میکند و به فکر کارهای دیگر نیست.
از این گذشته آسیب را از همبندیهایش دور میکندوهمینطور خانواده او هم از آسیب دور میشوند. وقتی خانواده زندانی از آسیب دور شود، یک آسیب اجتماعی هم کمتر میشود.
آیا تاکنون درمورد زندانیانی که با رأی باز از زندان خارج شده و مشغول بهکار هستند مورد فرار هم اتفاق افتاده است؟
به هیچ عنوان. این افراد با وثیقه یا کفیل آزاد هستند و هیچ گزارشی درباره فرار این افراد نداشتهایم. از طرفی افرادی که مرتکب جرائم خشن شدهاند شامل چنین تسهیلاتی نمیشوند و در همان بررسی اولیه در شورای طبقهبندی درخواستشان رد میشود.
بازگشت به زندگی از مسیر فشافویه
۳۲ کیلومتر بعد از عوارضی تهران – قم، در منطقه فشافویه، یکی از بزرگترین زندانهای کشور واقع شده است: «ندامتگاه مرکزی تهران بزرگ». اغلب زندانیان آنجا به اتهام موادمخدر و سرقت به حبس محکوم شدهاند، اما شرایط تازهای که در قوه قضاییه حاکم شده این شانس را به بعضی از آنها میدهد که با شرایطی خاص، زودتر از موعد مقرر از زندان خارج شوند.
اما به کدام زندانیان چنین شانسی داده میشود و آنها بعد از خروج از زندان در کجا مشغول بهکار میشوند؟ مددجویانی که در این مجموعه عظیم کار میکنند اغلب پس از طی کردن بخشی از دوران محکومیتشان متنبه شده و به فکر زندگی تازهای افتادهاند.
اغلب آنها میگویند از زمانی که در دورههای مهارتآموزی بنیاد تعاون زندانیان شرکت کردهاند امیدهایشان برای بازگشت به زندگی جان تازهای گرفته است. آنها میگویند از مسیر فشافویه به زندگی بازگشتهاند.
از شیشهفروشی تا پرورش ماهی
یکی از زندانیان شاغل در کارگاههای آموزشی و اشتغالزایی زندان فشافویه، پسر جوانی است که به خاطر قاچاق شیشه دستگیر شده است. او حالا اما در مزرعه پرورش ماهی مشغول بهکار شده و بعد از پایان کارش به جای زندان، به خانه میرود و آنطور که میگوید از وضعیتش راضی است. به چه اتهامی دستگیر و زندانی شدی؟
بهخاطر ۲۰ گرم شیشه دستگیر و به تحمل ۱۲ سال زندان محکوم شدم. من موادفروش نبودم و موادی که از ما گرفتند برای مصرف شخصی خودم و پدرم تهیه کرده بودم. یک روز مأموران نمیدانم از کجا با خبر و وارد خانهمان شدند و مواد را پیدا کردند و دستگیر شدم.
چه مدتی در زندان بودی؟
۴ سال در زندان بودم تا اینکه به من عفو دادند و با سپردن وثیقه به زندانی رأی باز تبدیل شدم.
زندانی رأی باز یعنی اینکه من هنوز زندانی حساب میشوم، اما دیگر به زندان نمیروم. در جایی که به من گفته میشود کار میکنم و شبها هم به خانه خودم برمیگردم. باید تا پایان دوره محکومیتم هم درجایی که به من گفته میشود کار کنم. البته برای کار کردن به من حقوق پرداخت میشود.
در اینجا به شما چقدر حقوق پرداخت میشود و آیا از شرایط رضایت داری؟
حدود ۳ میلیون تومان حقوق میگیرم. در اینجا از حدود ۳ماه قبل کارم را شروع کردم. اول در دورههای پرورش ماهی شرکت کردم و کار را یاد گرفتم. حالا هم بهطور کامل پرورش ماهی را انجام میدهم و از کاری که انجام میدهم، راضی هستم.
از حدود ۷ صبح سر کار میآیم و تا ظهر مشغول بهکار هستم. من هنوز سنی ندارم. متولد ۷۰ هستم و این همه سختی را تحمل کردهام، اما خدا را شکر میکنم که از راه اشتباهی که در آن بودم، نجات پیدا کردم و حالا میخواهم زندگی تازهای را برای خودم درست کنم و اگر بتوانم بعد از پایان دوره محکومیتم خودم مزرعه پرورش ماهی بزنم و کار کنم. میخواهم زن بگیرم، صورتم را شطرنجی کنید
یکی دیگر از افراد شاغل در مجموعه بنیاد تعاون زندانیان در فشافویه جوانی ۳۳ ساله است که دستگیری و زندانی شدنش زندگیاش را تغییر داده و حالا به فرد دیگری تبدیل شده که فقط بهکار و زندگی سالم فکر میکند. چطور شد که زندانی شدی؟
بهخاطر فروش موادمخدر دستگیر شدم. حدود ۳۰ گرم شیشه داشتم. حدود ۲ سال بود که مواد میفروختم، اما درآمد چندانی نداشتم. آن زمان خودم هم مواد مصرف میکردم و معتاد بودم و بیشتر برای تامین هزینه مواد مصرفیام، مواد میفروختم.
قبلا چه شغلی داشتی؟
کاری نداشتم. فقط کار خلاف میکردم. مدت کوتاهی هم در قالیشویی کار میکردم، اما بعد افتادم در کار موادمخدر و گرفتار این کار شدم.
بعد از دستگیری، دادگاه چه حکمی برایت صادر کرد؟
در دادگاه به ۱۵ سال حبس محکوم شدم. بعد از ۳ سال عفو خوردم و حکمم شد ۷ سال حبس. بعد هم مرا آوردند بنیاد تعاون زندانیان برای کار. گفتند هر کسی میخواهد زندان نباشد و کار کند میتواند به اینجا بیاید. حداقل دیگر در زندان نیستم و شبها به خانه می روم.
اینجا چه کار میکنی؟
دورههای آموزشی باغداری را در باغ پسته گذراندهام. قلمه میزنم.
هرس میکنم. حدود ۶ماه است که اینجا هستم. همین که موادمخدر را ترک کرده ام برایم اتفاق خوبی بود. این اتفاق برایم درس عبرتی شد که خانواده را رها نکنم و سراغ موادمخدر و کارهای خلاف نروم.
میخواهم ازدواج کنم و سر و سامان بگیرم. شما هم صورتم را شطرنجی کنید.
اگر به خواستگاری رفتی و گفتند که سابقه داری چه کار میکنی؟
انشاءالله مشکلی پیش نمیآید. سعی میکنم با صداقت باشم.