نوه ۳۱ ساله که مادربزرگ خود را در جریان یک نزاع خانوادگی خفه کرده بود، در دادگاه از جنبه عمومی جرم محاکمه شد و با ابراز پشیمانی، اشک ریخت.
به گزارش حوادث پلاس به نقل از صد آنلاین، در حادثهای دردناک و تکاندهنده در خیابان نظامآباد تهران، زنی هراسان با پلیس تماس گرفت و از مرگ مادر ۸۳ سالهاش به نام گلی خبر داد. او به مأموران گفت که هر چند روز یکبار به دیدار مادرش میرفته، اما در روز حادثه وقتی مقابل در خانه رسید، مادرش در را باز نکرد. پس از ورود با کلید یدک، با جسد مادر پیرش که با روسری خفه شده و کنار آن یک مجسمه گچی قرار داشت، مواجه شد.
قتل دلخراش و کشف حقیقت تلخ
مأموران پلیس پس از اطلاع از این حادثه به خانه قدیمی پیرزن مراجعه کردند. جسد به دستور مقامات قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات آغاز شد. به زودی روشن شد که دستگاه اکسیژنساز، گوشی موبایل و مقداری طلا از خانه وی سرقت شده است. همه شواهد نشان میداد که این جنایت کار یک آشنا است.
پلیس در جریان تحقیقات خود دریافت که آخرین بار نوه پیرزن، مردی ۳۱ ساله به نام شهرام، به خانه مادربزرگش رفته بود. او پس از دستگیری، در بازجوییها اعتراف کرد که به دلیل کینه و رنجش از مادربزرگش، او را به قتل رسانده است.
شهرام در اعترافات خود به پلیس گفت: “پدرم معتاد بود و سالها قبل فوت شد. مادربزرگم، مادرم را مسئول مرگ پدرم میدانست و همیشه پشت سر مادرم بدگویی میکرد. من چند سالی بود که به خاطر همین بدگوییها با مادربزرگم قطع رابطه کرده بودم. آن روز که به دیدنش رفتم، او بار دیگر شروع به بدگویی کرد. من که در آن روز مواد مخدر مصرف کرده بودم، کنترل اعصابم را از دست دادم و او را خفه کردم.”
اعترافات تکاندهنده و اشکهای پشیمانی
شهرام پس از قتل بلافاصله پشیمان شد. او برای گمراه کردن پلیس، دستگاه اکسیژنساز و گوشی موبایل مادربزرگش را برداشته و از خانه خارج شد. وی در جریان بازجوییها گفت که نمیدانسته این وسایل را چگونه در خیابان رها کرده است. او به دادگاه گفت: “من همسر و یک دختر دارم و حالا از کاری که کردم، بسیار پشیمانم.”
در ادامه، وی صحنه جرم را بازسازی کرد و پروندهاش پس از صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در دادگاه، او توانست رضایت عمو و عمههای خود را جلب کند، اما به دلیل جنبه عمومی جرم، پای میز محاکمه ایستاد.
محاکمه و دفاعیات در دادگاه
در جلسه دادگاه، شهرام روبهروی قضات ایستاد و اشک پشیمانی ریخت. او گفت: “من از قتل مادربزرگم پشیمانم و نمیخواهم درباره این ماجرا حرفی بزنم. تنها به دیدار او رفته بودم، اما یکباره عصبانی شدم و اشتباهی مرتکب شدم که نباید میکردم.”
وکیل شهرام نیز در دفاع از موکل خود گفت: “اگرچه کارشناسان پزشکی قانونی سلامت روان شهرام را تأیید کردهاند، اما در گزارشهای اولیه بازجویی، وضعیت روحی او مناسب نبوده است. او در دادگاه نیز ابراز پشیمانی کرده و امیدوار است شامل عفو شود و زودتر آزاد شود.”
در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
کینه قدیمی؛ عاملی برای یک قتل خانوادگی
این حادثه تلخ نشاندهنده آثار مخرب اختلافات خانوادگی و کینههای قدیمی است که میتواند به فجایع ناگواری منجر شود. شهرام، نوه پیرزن، با وجود پشیمانیاش از این اقدام، نتوانست خود را از قید خشم و کینهورزی رها کند و این احساسات منفی به جنایتی منجر شد که نه تنها یک جان را گرفت، بلکه خانوادهای را درگیر غمی سنگین کرد.
نقش مواد مخدر در افزایش خشونتهای خانگی
یکی از جنبههای کلیدی این حادثه، تأثیر مصرف مواد مخدر در تشدید خشونت و کاهش کنترل هیجانات است. شهرام در زمان قتل تحت تأثیر مواد مخدر بود و همین عامل باعث شد که کنترل خود را از دست بدهد. این موضوع اهمیت پیشگیری و مبارزه با مصرف مواد مخدر و اثرات مخرب آن بر جامعه را به خوبی نشان میدهد.