پس از پایان گردش سینیها، چیزی در سینیها باقی نمیماند و همه از سینی حضرت قاسم میوه و مشکلگشایی برای نذر بر میداشتند. برخی که چیزی از سینی گیرشان نمیآمد، تور یا پارچهی سینی را به قصد مراد و حاجت گره میزدند. مادرم میماند و یک سیب برای من و سینی و پارچهی سبز رنگی که هنوز عطرش را فراموش نکردهام. عطری که با شمع، بخور، مشکلگشا و سیب در هم آمیخته بود.قاسم آل کثیر
سینیگردانی به مناسبت شهادت حضرت قاسم، یکی از آداب و رسوم کهن و میراث معنوی مردم اهواز است که در دل شبهای محرم برگزار میشود. این آیین به “عروس حضرت قاسم” معروف است. بسیاری از مردم، از جمله مادرم، با شور و اعتقادی عمیق در آن شرکت میکنند.
زمانی که مادرم باردار بود، پزشک به او گفته بود احتمال زیاد فرزندش را به سلامت به دنیا نیاورد. مادرم با دلنگرانی و افسردگی، به مراسم شب عروسی حضرت قاسم پناه برد. در آن شب، مادرم از یکی از سینیها سیب برداشت و نذر کرد که اگر پسرش به سلامت به دنیا آمد، نامش را قاسم بگذارد. از آن زمان، هر سال در هشتم ماه محرم، شبهنگام، مادرم با عبای مشکی بر سر و سینیای زیبا، رنگین و معطر بر روی سر، به سمت خانهای که مراسم روضهخوانی و سینیگردانی در آن برگزار میشود، حرکت میکند.
این مراسم با خاموش شدن چراغها آغاز میشود و سینیها در تاریکی غلیظ و با سوسوی شمعها میچرخند. زنان حلقه میزنند و سینیها را با صدای کِل میگردانند. من که اغلب همراه مادرم به این مراسم میرفتم، یک شمع از سینیمان را نشان میکردم و با چشم، گردش سینیام را تعقیب میکردم. گاهی هم در عبای مادرم قایم میشدم و با او میچرخیدم.
پس از پایان گردش سینیها، چیزی در سینیها باقی نمیماند و همه از سینی حضرت قاسم میوه و مشکلگشایی برای نذر بر میداشتند. برخی که چیزی از سینی گیرشان نمیآمد، تور یا پارچهی سینی را به قصد مراد و حاجت گره میزدند. مادرم میماند و یک سیب برای من و سینی و پارچهی سبز رنگی که هنوز عطرش را فراموش نکردهام. عطری که با شمع، بخور، مشکلگشا و سیب در هم آمیخته بود.
این مراسم زیبا و معنادار نه تنها یادآور شهادت حضرت قاسم است، بلکه نمادی از ایمان و اعتقاد مردم به معجزات و برکات این شب مقدس است.