حجاب از ضروریات دین و از اولیاتی است که در آن اجتهاد راه ندارد/ حجاب را در افق قانون کیفری فهمیدیم در حالی که باید در قالب قانون مدنی فهم میشد/ عفاف و حجاب را نباید به دولت و سیاست گره زد
حجاب یک مسئله ضروری بین همه فقهاست، درباره حجاب حتی بسیاری از جزئیات آن بحث و تردید و سؤال بدون پاسخی وجود ندارد. حجاب از ضروریات دین و از اولیاتی است که در آن اجتهاد راه ندارد! مثل وجوب اصل نماز که حتی مجتهد قَدَر هم حق ندارد بگوید راجع به وجوب نماز نظر من اینست، نه اتفاق افتاده و نه چنینچیزی قابل تحقق و قبول است.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، اختتامیه رویداد ملی حجاب از نگاه علم؛ نگرشی چند رشتهای به مساله حجاب» در جامعه الزهرا(س) با حضور اساتید حوزه و دانشگاه در جامعه الزهرا (س) قم برگزار شد. در این مراسم اساتید محمدجواد فاضل لنکرانی، رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار (ع)؛ حسین سوزنچی، عضو هیئت علمی دانشگاه باقر العلوم (ع)؛ عبدالکریم بهجتپور، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی؛ فریبا علاسوند، عضو هیات علمی پژوهشکده زن و خانواده؛ سیده زهره برقعی، مدیر جامعه الزهرا(س)؛ مریم میرزاده (پژوهشگر و مترجم ایرانی در بیروت) و دیگر اساتید به ارائه نظرات خود پرداختند که گزارش آن را میخوانید. پایان بخش مراسم رونمایی از کتاب «بنیادهای خشونت علیه زنان» نوشته مهدی عنایت زاده بود.
استاد محمدجواد فاضل لنکرانی: متأسفانه حوزههای علمیه و همین مجموعه محترم جامعه الزهرا و همه مجموعههای فرهنگی که باید متولی مسائل علمی و دینی و تربیتی باشند در موضوع حجاب کوتاهی کردهاند. ما که مبلغان دین هستیم در وهله اول نباید اشکال را متوجه مسئولین کنیم که آن هم در جای خودش وارد است.
بالأخره دولتهای گذشته برخی از مسائل اساسی دینی از جمله حجاب نه تنها برایشان مطرح نبود بلکه گاهی از آن برای نفع خودشان استفاده میکردند و همه ما شاهد این مصائب بودیم، ولی عرض بنده به چنین مجموعههای علمی و فرهنگی این است: در این ۴۰ سال چند همایش در این حوزه مقدسه قم راجع به حجاب گذاشته شده؟ ما وقتی نگاهمان به شیوع بیحجابی و بدحجابی افتاده سر و صدایمان درآمده که چه خبر است و چه شده؟ البته کارهای علمی تا حدّی انجام شده اما قطعاً کافی نبوده، شاید من اطلاع نداشته باشم! ولی خود این مجموعه محترم جامعه الزهرا که بانوان ارزنده، عالمه و افرادی که در داخل و خارج از کشور مؤثر هستند چقدر راجع به این موضوع و آسیبهای اجتماعی آن کار علمی کرده و چقدر طرح و برنامه ارائه دادهاید؟ من که خود در قم هستم چیزی نشنیدهام! اگر هم بوده خیلی محدود و کمرنگ و کماثر بوده.
حالا این اتفاق امروز در کشور افتاده و این مشکل هست، البته عوامل بیرونی فراوانی هم دارد، یک موردش همین زنی است که چندین سال است به استخدام سرویسهای امنیتی خارجی درآمده و شبانه روز علیه حجاب کار میکند، در مقابل این هجمه ما چند رسانه درست کرده و چقدر از شبهاتی که القاء میشود را پاسخ دادهایم؟یا آن زمان که چهارشنبههای سفید را راهاندازی کردند، غیر از برخورد قهری کار علمی و تربیتی و رسانهای نشد، همه اینها را باید با هم در نظر بگیریم.
اولین نکته این است که باید کار بشود، باید در حوزههای علمیه کار کنیم، باید امروز حوزههای علمیه با صدای بلند به مسئولین بگویند ما در مسئله حجاب از جهت علمی هیچ نقطه کور و مشکلی نداریم، حجاب مثل مسئله موسیقی و غنا نیست که هنوز هم در مورد آن بین بزرگان و مراجع اختلاف است، یک کسی میگوید مطلقا حرام است و دیگری قائل به تفصیل است. حجاب یک مسئله ضروری بین همه فقهاست، درباره حجاب حتی بسیاری از جزئیات آن بحث و تردید و سؤال بدون پاسخی وجود ندارد.
حجاب از ضروریات دین و از اولیاتی است که در آن اجتهاد راه ندارد! مثل وجوب اصل نماز که حتی مجتهد قَدَر هم حق ندارد بگوید راجع به وجوب نماز نظر من اینست، نه اتفاق افتاده و نه چنینچیزی قابل تحقق و قبول است.
وجوب حجاب یک مسئله ضروری است؛ حال چقدر ما این مطلب را به دختران و بانوان جامعه خود منتقل کردهایم؟ شما از خانمها اگر بپرسید ضروری دین یعنی چه؟ از صد نفر قطعاً ۹۹ نفر نمیتوانند به این سؤال جواب بدهند، باید اول این عنوان را روشن کنیم.
یک وقتی در بین راه موقع نماز در یک مجتمعی برای نماز توقف کردیم، مغازههایی آنجا بود که فروشندگانش همه دختران جوان آرایش کردهی بدحجاب بودند من داخل یک مغازه برای خرید شدم به آن دختر خانم فروشنده گفتم میتوانم یک سؤالی از شما بپرسم؟ گفت بفرمائید، گفتم اگر به شما بگویند حکم حجاب را خدا فرموده، شما باز هم مخالفت میکنی؟ گفت نه این چیزی است که شما از خود درآوردهاید و خدا نگفته، خدا کجای قرآن گفته حجاب؟ و من آیات حجاب را برایش گفتم.
ما چقدر این آیات حجاب را در دبیرستانها، مدارس راهنمایی، وزارتخانهها گفتهایم؟ وظیفه ماست، البته دولت باید کمک کرده و راه را هموار کند ولی خوراک اصلی این کار را ما باید بدهیم، چند نفر از این حوزههای خواهران رفتیم در دبیرستانهای دخترانه بنشینیم و بگوئیم هر سؤالی راجع به حجاب دارید بفرمائید؟ اینطور نشده، از آن طرف تبلیغات سوء دائماً دنبال میشود. در چنین وضعیتی این دختری که در یک خانواده متدین رشد یافته به ذهنش میآید که چادر لازم نیست.
بدتر از هر چیز آنکه متأسفانه افرادی در حوزه ما هستند که من با صراحت میگویم بهره علمی ندارند و آمدهاند آیات حجاب را به نحوی تحلیل کردهاند که نه در تفسیری وجود دارد و نه در هیچ کتاب فقهی.
حدود ده سال پیش خدمت یکی از مراجع بزرگ نجف عرض کردم از این شبهاتی که در اینترنت پیرامون حجاب منتشر کردهاند اطلاع دارید؟ گفت نه، گفتم چرا حوزه نجف راجع به این مسائل مهم سکوت میکند؟ لااقل باید در حوزه قم و نجف تاکنون صد ردّیه بر این کتاب نوشته شده باشد در حالی که هیچ ردیهای نوشته نشده، شاید این اواخر یک مقدار بحث شده باشد، بحث خارج آیات حجاب را بنده حدود ده سال قبل تشخیص دادم که باید خیلی دقیق مطرح شود که بحمدالله بحث شد و کتابش نیز به فارسی و عربی منتشر گردیده است.
اما نمیدانم الآن در خود این جامعهالزهراء اگر از خواهران طلبه سؤالهایی در مورد آیات حجاب شود بتوانند جواب دهند؟ قطعاً میدانم پاسخ بعضی از سؤالها برایتان روشن نیست، باید کار بشود. ما نیامدیم از رسانه فریاد بزنیم که حجاب را قرآن و خدا میگوید، آیاتش هم از آیات محکم قرآن است، نه از آیات متشابه.
گاهی یک آیه متشابه است و ده احتمال در معنایش میرود و نمیدانیم به چه معناست؟ ولی آیات حجاب، از محکمات قرآن است و هیچ تردیدی در وجوب حجاب نیست. بعضی که در قلبشان مرض است و دنبال اشکال تراشی هستند حتی در «بسم الله الرحمن الرحیم» هم که از آیات محکمه است، شبهه ایجاد میکنند.
آیه حجاب از آیات محکم قرآن است خدای متعال به رسول گرامیاش میفرماید «یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ»، معمولاً خداوند تذکر و بیان مسائل خیلی مهم را با کلمه «قل» میآورد، نظیر قل هو الله احد، که میخواهد توحید خودش را بیان کند تعبیر به قل یعنی این مسئله خیلی مهم است و باید نهادینه شده و به همه جامعه اشراب بشود، به زنها بگو، به دخترانت بگو، به نساء مؤمنین هم بگو. دستور چیست؟ «یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ» بعضی به اشتباه چنین معنا کردهاند که جلباب را نزدیک خود کند و ریشه آن را از ادنی یدنی به معنای نزدیک کردن گرفتهاند، من اینجا از خواهران سؤال میکنم که به نظر شما «یدْنِینَ عَلَیهِنَّ» اینجا به معنای نزدیک کردن است؟ در فرهنگ لغت ادنی یدنی اگر با کلمه إلی ذکر شود به معنای نزدیک کردن است ادنی إلی الباب یعنی به در نزدیک شد، وقتی با کلمه علی همراه گردد به معنای آویختن است، عرب به آویختن پرده روی در میگوید یدنی علیه.
در لغت، حدیث، تاریخ و شعر فارسی، جلباب یعنی چادر. قرآن بانوان را تکلیف به پوشش چادر میکند. عرب به پوشش سرتاسری میگوید جلباب، حتی عبای ما طلبهها جلباب نیست، جلباب آن است که از سر تا پا را بپوشاند، قرآن به عنوان تکلیف مطرح میکند، زمانی یک عده از روشنفکران میگفتند حجاب برای زن یک حق است، اگر خواست انجام میدهد و اگر نخواست انجام نمیدهد، در حالی که به تصریح قرآن این تکلیف است، کلمه یدنین در اصطلاح علم اصول خبر در مقام انشاء است، گاهی قرآن امر به یک تکلیف را به صورت خبر در مقام انشاء بیان میکند.
گاهی از امام(ع) سؤال میکردند اگر کسی نمازش را اینطور خوانده باشد چکار باید بکند؟ امام میفرماید صلِّ، اما گاهی نیز گفته یصلِّ و با مضارع جواب داده که این تأکید بیشتر بر انجام آن کار است یعنی حتماً انجام بده. در مورد تکلیف به حجاب نیز قرآن به این نحو بیان کرده است. «یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ» یک تکلیف الهی است.
این آیه از جمله آیاتی است که معنایش بسیار روشن است، لذا وقتی آیه حجاب نازل شد در روایت آمده که زنهای مهاجر و انصار همگی با جلباب مشکی از خانه خارج میشدند و فقط گوشهی چشمشان پیدا بود.
شبهه میکنند آیا در زمان پیغمبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) موردی را سراغ داریم که نسبت به کسی که حجابش را درست رعایت نکرده اعتراض فرموده باشند؟ جواب این است وقتی ما یک سند محکم به نام قرآن داریم تاریخ دیگر ارزش و سندیت نخواهد داشت. آیه خمس صریح قرآن است «وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَیءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ……»، فقهای شیعه غنمتم را به مطلق فایده معنا کرده و اهل سنت آن را فقط غنیمت در جنگ میدانند.
با وجود این تصریح سؤال از اینکه آیا در صدر اسلام، پیامبر کسی را فرستاد سراغ تجار که امسال چقدر درآمد داشتی؟ چقدر خرج کردی؟ از آن اضافهای که یک سال باقی مانده خمسش را بده، معنا ندارد. اکثر فقها و مورخین میگویند در تاریخِ پیامبر و امیرالمؤمنین و زمان ائمه: هم نبوده، متدینین وجوهات را خدمت ایشان یا وکلایشان میآوردند.
حالا اگر یک چیزی در زمان پیامبر یا ائمه: برای ما نقل نشده دلیل نمیشود که بگوئیم آنها بیحجابی یا بدحجابی را تأیید میکردند؟ اولاً آیه قران تصریح دارد. ثانیاً روایت میفرماید زنان مهاجر و انصار همه با این شکل بیرون میآمدند، حالا بعضی از فروع آن زمان یا برای ما نقل نشده یا شرایط تحققش نبوده چون تازه اسلام متولد شده بود.
آخرین نکته که متأسفانه روی آن هم کار نشده، نه در حوزهها و نه در بیرون حوزهها، بحث حجاب اجباری است. وقتی قرآن دو وظیفه مهم برای انبیاء معیّن میکند وظیفه اول تبیین احکام «أَنْزَلْنَا إِلَیکَ الذِّکْرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیهِمْ»، پیامبر باید بفرماید نماز واجب است، روزه واجب است، حجاب واجب است، وظیفه دوم اقامه دین است « شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا………. أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ» آیا اقامه دین با بیان دین یک چیز است؟ تمام انبیاء مکلف به اقامه دین بودند.
هر پیغمبر و هر جانشین پیامبری موظف است که ببیند مردم نماز میخوانند یا نه؟ باید رصد کند چه مقدار از دین در جامعه پیاده میشود؟ همانطور که در امر قانونگذاری لازم است مجلس یک بخشی داشته باشد برای رصد بازخورد قوانین در جامعه، دین هم همینطور است، دین دنبال این است که این قوانین پیاده شود، اصلاً حکومت اسلامی چه در زمان امام معصوم(ع) و چه در زمان غیبت برای پیاده کردن اسلام است.
مگر ما میتوانیم در حکومت اسلامی بگوئیم به ما ربطی ندارد شراب میخورند یا نه؟ کارخانه شراب در یک کشور درست میشود یا نه؟ ربا خواری هست یا نه؟ این چه حکومت اسلامیاش شد؟
البته یک اشکال وارد جوانها به مسئولین و ما طلبهها این است که میگویند چرا فقط یک زاویه را نگاه میکنید؟ چرا این همه اختلاس میشود؟ مگر دین با اختلاس موافق است؟ چرا فریاد نمیزنید؟ ولی به آنها باید گفت اگر یک مسئولی یا یک طلبهای کم کاری کرد یا درست عمل نکرد ما نباید این را پای دین بگذاریم. باید ببینیم دین چه میگوید؟ دین میگوید احکام هم باید بیان گردد و هم باید اجرا بشود. امر به معروف و نهی از منکر مگر غیر از اجرای دین است؟
میگویند ما حجاب اجباری نداریم، البته من با لفظ حجاب اجباری خیلی موافق نیستم و نمیگویم هم طرفدار حجاب اجباری هستم! با ارشاد، با صحبت، با پاسخ به سؤالاتی که خواهران دارند، من باید تلاش خودم را بکنم و نباید بیتفاوت باشم، اسم این حجاب اجباری نیست، ولی خود امر به معروف و نهی از منکر یک دستور دینی است. تنها موردی که در دین هم زن بر مرد ولایت دارد و هم مرد بر زن، قوم و خویش و غیر آن هم نمیشناسد امر به معروف و نهی از منکر است.
قرآن میگوید «بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ»، هر کسی اگر دید دیگری در امر دین مسامحه میکند، معروف را ترک کرده و منکر را انجام میدهد ولایت بر او پیدا کرده و واجب است که او را نصیحت کند، قانون امر به معروف و نهی از منکر مسئله ولایتش خیلی زیباست. متأسفانه مسئولین ما همین مسئله امر به معروف و نهی از منکر را هم کما هو حقه نه درست فهمیدند، نه درست تبیین کرده و نه درست اجرا میکنند، آن را در جامعه خلاصه به یک سری امور محدود کردهاند.
ما باید به همه مردم تبیین کنیم، اگر دید هر فردی یا مسئولی خطا میکند باید تذکر بدهد حتی در مورد رهبر جامعه هم قاعده امر به معروف و نهی از منکر جاری است، از آن طرف رهبر هم باید متوجه اقامه دین در جامعه باشد و خطاها را بیان کند.
به هر حال این یک بحث خیلی مفصل است و باید به بحثهای علمی و زیربنایی مسئله حجاب در جامعه بیشتر توجه داشت.
حجتالاسلام و المسلمین حسین سوزنچی: حجاب را میتوان در سه سطح مطرح کرد؛ سطح اول سطح رفتاری است که قانون با آن کار دارد و قانون نمیتواند بالاتر از آن عمل کرد. اشتباه ما این است که حجاب را در افق قانون کیفری فهمیدیم در حالی که باید در قالب قانون مدنی فهم میشد.
سطح دوم تجربه زیست بودن حجاب است؛ یعنی خود فرد از درون اقدام کند. در این سطح فرد باید یک نوع تجربه زیستی در ذهن داشته باشد و با چرایی خوب بودن آن آشنا باشد.حجاب باید به مفهوم کنش گری تبدیل شود. در وقایع اخیر بی حجابی علامت کنش گری شده بود در حالی که میتواند حجاب علامت کنشگری باشد. در کشورهای غربی حجاب کنشگری است.
سطح سوم به معنای تجربه ایمانی است و به معنای حیا بر میگردد. میتوان بیان کرد که در طول تاریخ، قرائتهای مردانه شده است البته این امر به معنای قرائتهای مردانهای که فمنیستها مطرح میکنند، نیست.
قرآن کریم از تعبیر زوجیت استفاده میکند و همه چیز دوگانه است و مکمل یکدیگر هستند و فقط خداوند زوج نیست. زن و مرد در انسانیت مشترک هستند اما تفاوتهای اساسی با یکدیگر دارند. بیان میشود که مرد و زن دوگانه عقل و عشق هستند اما این تعبیر فلاسفه و عرفان است و عمده فلاسفه و عرفا نیز مرد بودند.
فرضیه من این است دوگانه زن و مرد، دوگانه عشق و عقل نیست، بلکه دوگانه عقل و حیا است و این به معنای این نیست که مرد حیا ندارد یا زن عقل ندارد؛ زیرا حیا و عقل به هم گره خوردهاند.
در جلد یک اصول کافی بیان شده است:« جبرئیل بر آدم علیه السلام فرود آمد و گفت: ای آدم! من مأمور شدهام که تو را میان سه چیز، مخیّر سازم. یکی را برگزین و دو تا را رها کن. آدم گفت: «ای جبرئیل! آن سه چیست ؟». گفت: عقل، حیا و دین . آدم گفت: «عقل را برگزیدم».
آن گاه جبرئیل، به حیا و دین، رو کرد و گفت: بروید و او را رها کنید. آن دو گفتند: ای جبرئیل! ما مأموریم که همیشه با عقل همراه باشیم. امری که در این حدیث مطرح نشده است این که اگر دین یا حیا را انتخاب میکرد آن دو میرفتند؟ میان حیا، دین و ایمان گره وجود دارد و به این امر در احادیث گوناگون به آن اشاره شده است.
ادبیات رایج، حیا را همراه با عفاف میآورد و در و در حوزه اخلاق قرار میدهد، در حالی که بر اساس احادیث در کنار عقل و ایمان است؛ البته حیا در حوزه اخلاق نیز هست. حیا، چشم عقل است. در کتاب کافی جلد ۵ بیان میشود خداوند شهوت را ده سهم قرار داده است که ۹ سهم آن در زن است و یک سهم در مردان است همچنین حیا نیز ده بخش دارد و ۹ بخش آن سهم زنان و یک بخش آن سهم مردان است. بنابراین پوشش کامل با حیا تناسب دارد. بن مایه فطری زن، حیا است و اگر ما حیا را به درستی بفهمیم، حجاب به دنبال آن میآید.
حجتالاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجتپور: بین عفاف با حجاب یا پوشش اسلامی تفاوت است و اشتباهی که میشود این است که این دو واژه باهم استفاده میشود. در قرآن دو جریان داریم که یک جریان به فرهنگ سازی پاکدامنی و یک جریان به پوشش اسلامی اشاره دارد. پوشش اسلامی پس از هجرت اتفاق افتاده است و تلاش برای پاکدامنی از سورههای ابتدایی و مکی قرآن است.
هدفی که از مساله پاکدامنی تعقیب شده است این بوده که جامعه پالایش و طهارت داشته باشد و فضا برای فعالیتهای جدی آماده باشد. در مسئله پوشش، تمرکز در معرفی زنان وابسته به جامعه اسلامی است، برای اینکه مشخص شود که این زن از جامعه اسلامی است.
یکی از شاخصهای بانوی جامعه اسلامی این است که پاکدامن است؛ و نیز یکی از کلیدیترین و اصلیترین آیات برای حجاب، آیه ۵۹ سوره احزاب است که پنج سال بعد از حضور پیامبر (ص) در مدینه نازل شده است و سوره ۹۰ قرآن است و در قبل از آن سکوت معناداری دارد و اگر آیه حجاب سوره نور را حساب کنیم، سوره نور، صد و سومین سوره نازل شده است.
خداوند متعال از یک زمانی دستور به پوشش اسلامی میدهد که زمینههای این پوشش فراهم شده است. یعنی ما هم باید زمینههای حجاب و انتقال آن به نسلهای بعدی را فراهم کنیم تا پوشش یک امر مستمر شود و در جامعه پایدار باشد.
ما در دستیابی به عناصر معرف و مؤلفههای شخصیت جامعه اسلامی که زمینه را برای پوشش اسلامی فراهم میکنند باید یک برگشت به گذشته داشته باشیم. یعنی به این مسئله توجه کنیم که جامعه مؤمنان با چه ویژگیهایی معرفی شده است.
ویژگیهای مومنان که در قرآن بیان شده است را شناسایی کنیم. خداوند متعال در آیه ۳۵ سوره احزاب، ۱۰ ویژگی برای جامعه مؤمنان بیان کرده است که این ویژگیها، زمینه را برای پوشش اسلامی در جامعه مهیا میکند. در نظام تعلیم و تربیت باید تلاش کنیم که ابتدا مردم تسلیم امر خداوند متعال شوند. این ۱۰ ویژگی باید پیگیری شوند، در جامعه اشراق شوند و جامعه اینها را درونی کند و آن زمان امر پوشش اسلامی و حجاب پذیرفتنی خواهد شد.
حجاب معرف زن مسلمان است. اگر مسئله حجاب حل نشود، ناشی از حوزه تعلیم و تربیت است که باید هوشمندانه شکل بگیرد، برنامه ریزی شود و مورد عمل قرار بگیرد تا هزینههای پیگیری این واجب در جامعه تقلیل پیدا کند.
استاد فریبا علاسوند: نگاه به مقوله عفت و پاکدامنی در کشور یک نگاه مردانه است و این نگرش ضربه زده است. اگر به مجموعه فعالیتهایی که در چهار دهه اخیر در کشور صورت گرفته است، دقت شود میبینیم این برنامه ریزیها و کارها در مدار امر پوشش است در حالی که سکان اصلی این مساله در دست عفت و پاکدامنی است و رخدادهایی در این سالها اتفاق افتاده است که نتیجه و میوه تلخ آن بد پوششی شده است.
در کتاب فلسفه کاپلستون در رابطه با جریان سوفیست بیان میشود که مساله اصلی سوفیستهای اولیه چرخش در زندگی انسانها بر مدار عفت و پاکدامنی است و شعارشان این بود که همه مساله ما در زن، شراب و طبیعت خلاصه میشود، آنها سنگ بنایی متفاوت گذاشتند که شواهد تاریخی آن زمان نشان میدهد که چهره شهر آتن از یک شهری با مباحثات علمی تبدیل به شهری سراسر از فساد و فحشا شد.
هر وقت خواستند جهان را با یک جهش بزرگ مواجه کنند نقطه شروع آن مساله پاکدامنی بوده است. نقش اول رمان «گذر از رنجها» اثر تولستوی روایتی از یک زن متفاوت است که اهل بسیاری از مسائل نیست و نگرانی پاکدامنی پیش از ازدواج دارد و نویسنده روی این مساله دست میگذارد. عرصه هنر فاش میکند که نقطه مهم تحول در جوامع که آنها را مبتنی بر آزادی میکند با جوامعی که مبتنی بر قیود هستند، پاکدامنی زنان است.
در تحولات قرن بیستم، یکی از عمده جریانها، جریان فمنیستی است و مفاهیم بنیادی که فمنیست روی آن کار میکند متاثر از این امر هستند؛ مثلا در سال ۱۹۴۹ در اعلامیه حقوق بشر بیان میشود که حلال زادگی اهمیت گذشته را ندارد. بعد از این تحول، تحول در کلمه gender (جندر) را داریم و تنها زبانی که آن را تغییر دارد زبان فارسی بود که این یک خطای استراتژیک بود؛ زیرا gender یک مفهوم و واژه نیست و یک تبار۷۰ ساله دارد و اگر به واژهای تبدیل شود که این تبار را ندارد از فضای اصلی آن دور شدیم.
تولد این واژه بر این اساس بوده است که اولا تفاوتهای زن و مرد زیاد نیستند و دوما با اهمیت نیستند و مقدار تفاوتها یی که وجود دارد تفاوتهای معنا دار با پیوستهای اخلاقی نیستند. به دنبال تغییر و محوریت قرار دادن واژه gender مفهوم سازیها و واژه سازیها یی کردند که ما از کنار آنها راحت عبور میکنیم، مثلا واژه مرد و زن برای ما ایدئولوژیک است و واژهای قرآنی و کتابهای مقدس است اما جریانهای فمنیستی به جای استفاده از واژه woman و men از واژه male و female استفاده کردند. واژه male و female برای از بین بردن پیوستهای اخلاقی مرد بودن و زن بودن به عنوان گونه انسانی که دارای پیامبران، اخلاق و دستور العمل است استفاده شده است.
دو دهه است که با این مساله مواجه هستیم که وقتی از واژه gender استفاده میکنند منظور انواع جنسیتها است و الجیبیتی نیز ماموریت جدید برای واژه جندر است. این مساله آنقدر در دنیا مسلط است که اگر کمترین واکنشی در کشورهای غربی و حتی بخش عمدهای از کشورهای شرقی نشان بدهید، انگار مهمترین اصل حقوق بشر را زیر پا گذاشتید و الان در حقوق بشر مساله الجیبیتی از مساله زنان مهم تر است.
این پروژه آنقدر هدفمند پیش رفته که اگر در سازمانهای بین المللی و اسناد و اجلاسهای ملی و بینالمللی، بندی ناظر به الجیبیتی نباشد، آن سند ناقص است و اگر کمترین واکنشی نسبت به جریان الجیبیتیها نشان دهیم، مانند این است که مهم ترین اصل حقوق بشر را نقض کردیم. اقدامات فراوان برای عادی کردن این امر شده است. آنها بیان میکنند به قدری باید این آموزشها داده شود و این مساله عادی باشد که اگر کودکی در مهد کودک گفت من دو پدر یا دو مادر دارم نباید واکنش منفی بگیرد.
سوار نظام عظیمی در حال کار در این موضوع است. از سال ۲۰۰۰ به بعد کمپانیهای بزرگ فیلم سازی و انیمه سازی نیز به این مساله پرداختند و در آثار خود به همجنسگرایی اشاره کردند و با سریالهای خوش ساخت به گونهای قصههای درام و دردناک از زندگیهای همجنسگرا میسازند که انسان متوجه نمیشود چگونه با آن همزاد پنداری میکند. در کنار این مسائلی که در فیلمها انجام میدهند به حیا زدایی از ادبیات انسانها پرداختند. انسان همواره خودخواهی داشته است و ادیان سعی کردند که انسان را از خودخواهی دور کنند؛ زیرا خودخواهی منشا بسیاری مشکلات است و آنها به شدت به yourself تمرکز کردند.
برای اینکه یک جریان بی عفتی در جامعه تسهیل شود اتفاقاتی باید رخ بدهد مثلا در روایات بیان شده است بین غنا و رفتارهای غلط رابطه وجود دارد. در عصر حاضر مخدرهای صنعتی بزرگترین پیشروندهای جریان بیعفتی هستند امروزه کسی درباره عفاف و حجاب شبههای ایجاد نمیکند و یک دهه است از این امر فاصله گرفتیم بلکه مسائلی مانند مواد مخدر نقش دارند.
امروزه پاکدامنی و به صورت جدی مورد مخاطره قرار گرفته است برخی از کارهای سطحی به حجاب موثر نخواهد بود. پول و درآمد ناشی از صنایع مرتبط با ضدیت پاکدامنی صدها برابر درآمدهای مالیاتی و انرژیهای فسیلی است و صاحبان سرمایه و صاحبان قدرت حاضر نیستند این را کنار بگذارند.
در فضای تیک تاک خانم غیرمسلمانی گفت که میدانید چرا جهان و استعمار با مسلمانان مخالف است؟ چون اگر ۶ میلیارد از این ۸ میلیارد جمعیت جهان مسلمان شوند، شراب، معاملات ربوی و قمار از بین میرود. مساله پاک دامنی بسیار مهم است و اسلام بر عفت تاکید میکند؛ زیرا اگر قوانین عفت از احکام برداشته شود، قوانین ارث، خانواده و.. از بین میرود و بی معنا میشود؛ زیرا مساله عفت است که باعث میشود نسب شناخته شود.
نگاه اسلام این است که تمدنی مبتی بر خانواده یک تمدن متفاوت است و دال مرکزی این امر عفت و پادامنی است. عفت و پاکدامنی اگر برای جامعهای مهم باشد فرهنگ، سیاست، صنایع، خانه سازی و… مبتنی بر پاک دامنی میشود.
استاد سیده زهره برقعی: همت و اهتمام به موضوع عفاف و حجاب در قالب رویداد ملی و نگرش چند رشته با اساتید و داخلی و خارجی قابل توجه است. همه میدانیم الگوی، وزنه سازندگی در زندگی است و بسیاری از بی هدفیها از بی الگویی و الگوهای نامناسب است. نتیجه الگو رفتاری ماندگارتر از الگو گفتاری است.
در ادیان الهی انسانها نقش الگو را دارند و الگوها شاخص و متعالی بیان شده است و انسانها دعوت به عمل به سیره آنها شدند. اگر در مکاتب ساخته بشر الگویی وجود ندارد و باید به دنبال ایده آلیستی بروند اما در مکتب تشیع این الگوها فراوان هستند.
دامنه تأثیرگذاری اسوهها و الگوها تنها حوزه فردی نیست، بلکه حوزه فردی، اجتماعی و تاریخی را شامل میشود و در عرصه تاریخی، تأثیر اسوهها به تغییر و تحول در جهت گیریهای تاریخی ارتباط پیدا میکند. حضرت زهرا (س) نه تنها الگوی زنان بلکه الگو مردان و نه تنها الگو مسلمانان بلکه الگو همه انسانها هستند. حضرت زهرا (س) به خاطر دارا بودن کمالات انسانی الگو است، وقتی قرآن کریم، پیامبر (ص) را به عنوان الگو معرفی میکند، آن حضرت برای همه انسانها الگو هستند.
پیامبر (ص) متعلق به عالم انسانیت است و ارزشهای انسانی اختصاص به زن و مرد ندارد به همین خاطر اسوه اختصاص به قشر خاصی ندارند. چقدر اسوهها و الگوهای انسانی را به مخاطبان خود شناساندیم؟ چقدر حضرت زهرا سلاماللهعلیها را به عنوان الگوی کارآمد و قابل دستیابی به جوانان معرفی کردیم؟ چه مقدار از ابزار چند رسانهای برای معرفی اسوهها استفاده کردیم و کتابهای فاخر خود را به کتابهای خوش خوان مطالعه در یک دقیقههای اثربخش تبدیل کردیم؟.
باید پسارویداد را در رویدادها جدی گرفته شود و به دنبال کار شبکهای باشیم. در بحث عفاف و حجاب، باید دستاوردهای رویداد به عملکرد افراد منجر شود. نباید مبحث عفاف و حجاب را به دولت و سیاست گره بزنیم بلکه باید این امر به نهادهای مردمی گره زده شود و آن زمان میتوانیم نتیجه بگیریم. باید کارگروههایی بین حوزه و دانشگاه تشکیل شود و جامعه الزهرا (س) اعلام آمادگی میکند که در کارگروههای مشترک حوزه و دانشگاه حضور فعال داشته باشد.
مریم میرزاده (ویدئوکنفرانس): در ادیان آسمانی مانند مسیحیت، یهودیت و اسلام میبینیم که حجاب همواره یک وظیفه شرعی واجب بر زن بوده است و ادیان الهی در نوع نگاه به زن با یکدیگر اشتراک دارند. در قرآن کریم میبینیم که حجاب یک امر واجبی است که زن مسلمان باید بدان ملتزم باشد.
پوشش یک منبع هست که فلسفه حجاب را برای ما تاکید میکند. امروز زنان باید آگاه باشند و به حجاب از روی معرفت ملتزم باشند. ما معرفت نسبت به فلسفه حجاب و دلایل این فریضه را میتوانیم با خواندن تاریخ ادیان آسمانی و از راه بحثهای روانشناسی، مطالعه روایات، احادیث، سخنرانیها و کتابهایی درباره این موضوع اثبات کنیم.
ما در دورانی هستیم که فرهنگ غربی در ابعاد گوناگون به جنگ با اسلام آمده است و میکوشد از طریق ضربه زدن به حجاب به هویت اسلامی ما آسیب برساند. جامعه غربی، جامعه سرمایه داری مصرف گرا و لیبرال است. لازمه سرمایه داری این است که زن از هرچه مانع از پیشرفتش در جامعه میشود، آزاد باشد و غرب معمولا به حجاب به عنوان مانعی برای آزادی نگاه میکند.
اسلام معتقد است آزادی زن در حجاب و پوشش اوست؛ زیرا زن محجبه به عنوان یک انسان و به عنوان یک شخصیت که مورد احترام همه است، در جامعه حاضر میشود. اما زن غیرمحجبه در معرض نگاه خاصی در جامعه است. زیرا اولین و بارزترین جنبهای که از خودش به جامعه نشان میدهد، ظاهرش است. اسلام درباره رابطه زن و مرد خارج از چارچوب خانه و محارم، نظامی وضع کرده که از طریق فریضه حجاب است تا زن را از مرد بیگانه ایمن نگاه دارد و رابطه این دو را تنظیم میکند.
مارسی کپتر عضو سابق کنگره آمریکا در یکی از جلسات کنگره گفته بود لباس زنان نوعی از دعوت به آزار و اذیت جنسی است که این مسئله با واکنشهایی روبرو بود. همچنین امانوئل کانت فیلسوف و متفکر غربی معتقد است زن از این جنبه که توجهها را جلب کند، بیشتر در معرض اهانت است؛ او میگوید زن موجود زیبایی است که جذابیتهایی دارد و دوست دارد مورد تحسین دیگران قرار گیرد، به همین خاطر بیشتر در معرض پدیده کالا شدن و شیء شدن است و از او برای اهداف جنسی و اهداف سودجویانه سوء استفاده میشود.
هدف از فریضه حجاب در اسلام، صیانت و حراست از زن است، حجاب پوششی بر ظاهر زن است اما در واقع، تفکر و شخصیت زن را نشان میدهد. اگر مقایسهای بین تفکر فلسفی و تفکر نقادی در مورد این پدیده و بین حجاب یا پوشش به عنوان یک فریضه دینی برقرار کنیم، تطابق بسیار زیبایی مییابیم و درون خودمان قانع شدن و اعتقادی راسخ و محکمی در مورد این فریضه مییابیم.
در ایران قبل از نظام جمهوری اسلامی مثلا در زمان قاجار میبینیم که زن محجبه، سراسر بدنش از سر تا پا را میپوشاند بدون آنکه فلسفه حجاب را بداند و در نتیجه در معرض این بود که در مواجهه با اولین چالش، حجاب از سر بردارد. یعنی التزام زن به حجاب در دوره قاجار از روی معرفت حقیقی نبوده است.
در زمان پهلوی مدرنیسم آمد و میخواست زن را آزاد کند، محمدرضا پهلوی مدرنیسم غربی را به ایران وارد و بر جامعه ایرانی مذهبی تحمیل کرد. در نتیجه در جامعهای که زنانش دارای فطرت و حیا بودند، گسست اخلاقی شایع شد و میبینیم که سینمای ایرانی یک سینمای مبتذل در زمان پهلوی بود.
حضرت امام خمینی(ره) هدف از پیروزی انقلاب اسلامی را پیاده کردن عرفان عملی دانستند تا عرفان نظری را در حیات انسانی و حیات جامعه ایرانی به عرفان عملی تبدیل کند. هدف حضرت امام خمینی (ره)، بازگرداندن هویت گم شده زن مسلمان بود، زن مسلمانی که از جاهلیت قاجاری به سمت مدرنیسم غربی و سرمایه داری لیبرال رفته بود. حضرت امام (ره) هویت اصیل اسلامی را به زن مسلمان ایرانی بازگرداند تا بانوان مسلمان با حجاب و هویت اسلامی در عرصههای علمی، فرهنگی، هنری و اجتماعی حضور داشته باشند.
فلسفه حجاب طولانی است، اما نکته اصلی تربیت دختران از کودکی و توجه آنها به عفت و حیا است. حجاب از درون به بیرون میآید، اگر احساس حیا در دختران ما نباشد، نمیتوانیم سلامتشان در جامعه را تضمین کنیم.
یادآوری میشود، در این مراسم از کتاب «بنیادهای خشونت علیه زنان» نوشته مهدی عنایت زاده رونمایی شد. این اثر ضمن طرح گونهها، انگارهها، نظریهها، عوامل بنیادین و راهکارهای مواجهه در مسئله خشونت علیه زنان، بر آن است تا نقدی مبنایی و تحلیلی از دیدگاه اسلام ناب بر جنبش فمینیسم رادیکال معاصر که به نام حمایت از حقوق زن، تلاش بر فروپاشی ارکان و کاستن مقام او به ابزار سیاسی و اقتصادی دارد، ارائه کند.
شایان ذکر است، رویداد ملی «حجاب از نگاه علم» در تابستان و پاییز ۱۴۰۲ با ارائه ۱۴۰ استاد و پژوهشگر داخلی و خارجی در سطح کشور برگزار شد و به ابعاد فلسفی، اخلاقی، قرآنی، روایی، روان شناختی، جامعه شناختی، عرفانی، فقهی، حقوقی، تاریخی، تمدنی، سیاسی و نوروبیولوژیک مسئله حجاب و عفاف پرداخت.