رکنا: متهم به قتل معروف به «فرمان» که پس از ۵۰ روز فرار و زندگی مخفیانه در چنگ قانون گرفتار شد، در اولین جلسه بازپرسی به تشریح چگونگی وقوع جنایت در کوچه خاکستری پرداخت و به قتل جوان موتورسوار اعتراف کرد.
در همین هنگام کل کل های غرورآمیز به توهین و مشاجره لفظی کشید و چند جوان مذکور که موتورسوار غریبه را در قلمرو سکونت خود میدیدند، به رفتارهای هنجارشکنانه پرداختند. در این گیر و دار بود که «امین» (جوان معروف به فرمان) سوئیچ موتورسیکلت جوان غریبه را برداشت و از فرار او جلوگیری کرد.
در این شرایط حساس که هر لحظه احتمال وقوع نزاعی خونبار وجود داشت، «میکائیل» از هم محله ای های خود خواست تا به پسر عمویش کاری نداشته باشند! ولی در یک لحظه و با ادامه مشاجره لفظی، جرقه نزاع زده شد و شعلههای آن با خودنمایی تیغه چاقو زبانه کشید. در چند لحظه تنش ها بالا گرفت و «فرمان» که گویی خشمی عجیب سراسر وجودش را فرا گرفته بود تیغه چاقو را بر گردن جوان موتورسوار فرود آورد.
وقتی «میکائیل» وارد نزاع شد تا از پسر عمویش (مصطفی.ق) دفاع کند او نیز هدف مشت و لگد قرار گرفت و کنار کشید. در این هنگام «فرمان» با دیدن خونهایی که از گردن جوان ۲۴ ساله بیرون میزد نگران شده بود، بلافاصله شالی را روی گردن وی گذاشت تا از خونریزی بیشتر جلوگیری کند اما خون همچنان فواره میزد و دیگر کاری از دست هیچکس ساخته نبود.
«فرمان» که این بار دست به چاقو برده بود، سراسیمه از محل گریخت و به مکان نامعلومی رفت. از سوی دیگر با فرار عوامل نزاع از صحنه جنایت طولی نکشید که نیروهای امدادی از راه رسیدند و موتورسوار مجروح را به بیمارستان امدادی شهید کامیاب انتقال دادند اما او به دلیل شدت خونریزی به اغما رفت و چند روز بعد نیز به دلیل عوارض ناشی از اصابت چاقو جان سپرد.
در پی مرگ این جوان موتورسوار تحقیقات جنایی کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی با دستورات محرمانه قاضی محمود عارفی راد (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) در حالی آغاز شد که هیچ اثری از ضارب فراری نبود. به همین خاطر گروهی تخصصی از کارآگاهان با نظارت و هدایتهای مستقیم سرهنگ کارآگاه جواد شفیعزاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) وارد عمل شدند و بررسیهای میدانی را برای دستگیری متهم به قتل فراری ادامه دادند.
از طرف دیگر گروهی از کارشناسان اداره اطلاعات جنایی آگاهی نیز به رصدهای اطلاعاتی پرداختند و به سرنخهایی رسیدند که بیانگر خروج متهم از مشهد بود.
در حالی که بیشتر از یک ماه از این ماجرای تکان دهنده میگذشت، کارآگاهان پس از تجزیه و تحلیلهای کارشناسی و بهرهگیری از فناوریهای نوین الکترونیکی به اسنادی دست یافتند که نشان میداد «فرمان» (متهم فراری) در جاده خاوران تهران مخفی شده است.
به همین دلیل هماهنگیهای قضایی توسط قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد (شعبه ویژه پروندههای جنایی) صورت گرفت و گروهی از کارآگاهان به سرپرستی سروان عظیمی مقدم عازم تهران شدند و به ردیابیهای اطلاعاتی ادامه دادند.
بعد از چند روز تحقیقات نامحسوس بالاخره مشخص شد که «فرمان» در یک کارگاه چوببری در شهرک صنعتی و با هویت جعلی مشغول کار شده است.
بنابراین کارآگاهان خیلی زود به هویت جعلی متهم فراری دست یافتند و صبح دوازدهم آذر وی را در یک عملیات هماهنگ و ضربتی داخل کارگاه دستگیر کردند. با انتقال متهم به مشهد وی پنجشنبه گذشته مقابل قاضی «عارفی راد»، قرار گرفت و به پرسشهای تخصصی قاضی ویژه قتل عمد مشهد پاسخ داد.
این جوان که همه راههای انکار جنایت را بسته میدید، به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: آن روز به خاطر مصرف مشروبات الکلی حال طبیعی نداشتیم و این درگیری هم به خاطر غرور جوانی و یک کل کل ساده با موتورسوار غریبهای رخ داد که به کوچه خاکستری آمده بود!
ادامه تحقیقات درباره این جنایت هولناک با دستورات مقام قضایی به کارآگاهان زبده دایره قتل عمد آگاهی سپرده شد و بدین ترتیب «فرمان» با صدور قرار قانونی (بازداشت موقت) در اختیار کارآگاهان قرار گرفت تا زوایای پنهان «آدمکشی فرمان در کوچه خاکستری!» آشکار شود.