تهران- ایرنا- دیپلماسی سلامت یکی از محورهای منطقهگرایی برای دولتی بود که در ابتدای کار باید با بحرانی بیسابقه مانند شیوع کرونا دست و پنجه نرم میکرد.پدیده جهانی شدن در حوزه سلامت، مدیون پیشرفتهای فناوری طی قرن نوزدهم و شناسایی بسیاری از پاتوژنهای بیماریزای اصلی و اپیدمیولوژی آنها در اوایل قرن بیستم است.
گسترش بیماریها و انتقال فرامرزی آنها لزوم افزایش همکاری بین کشورها برای مقابله با این بیماریها را بسیار پررنگتر ساخته است. از جمله سازوکارهای بینالمللی دولتها برای مقابله با بیماریها میتوان به برگزاری گردهماییهای بینالمللی و تشکیل سازمانهای بینالمللی پاسخگو به تهدیدات سلامت جهانی اشاره کرد.
در دوره همهگیری ویروس کرونا این مهم بیش از پیش در سطح جهان خودنمایی کرد و ایران نیز به عنوان یکی از کشورهایی که درگیر این ویروس بود، بیش از پیش دیپلماسی سلامت را مورد توجه قرار داد.
با تاکید و اعلام دولت سیزدهم برای پیگیری یک دیپلماسی فعال منطقهای که دیپلماسی سلامت نیز بخشی از آن خواهد بود، این سوال مطرح میشود که مهمترین موانع سیاسی-اقتصادی پیش روی دیپلماسی سلامت ایران در خاورمیانه چیست؟ «علی باقری دولتآبادی» عضو هیات علمی دانشگاه یاسوج در مقالهای با عنوان «تحلیل سه سطحی موانع سیاسی-اقتصادی پیش روی دولت سیزدهم برای پیشبرد دیپلماسی سلامت در خاورمیانه» [۱] در پی آن است تا به این پرسش پاسخ دهد.
شهید رئیسی در اولین دستور خود در سطح داخلی از استانداران خواست تا راهکارهای مهار کرونا را ظرف یک هفته برای تصمیمگیری در هیأت دولت به تهران ارسال کنند و همزمان وزارت امور خارجه را موظف کرد تا با جدیت پیگیر واردات واکسن و رفع موانع واردات دارو و سایر مایحتاج پزشکی باشد
بحران کرونا؛ اولین چالش دولت شهید رئیسی
دولت سیزدهم در شرایطی کار خود را در مردادماه ۱۴۰۰ آغاز کرد که ایران همچنان درگیری اپیدمی کرونا بود. ایران که تا پیش از آن، چهار موج کرونا را پشت سرگذاشته بود، با شروع مردادماه وارد موج پنجم شیوع کرونا شد. موج جدید، آمار قربانیان را برای اولینبار فراتر از ۵۰۰ نفر و آمار شناسایی مبتلایان را به بالای ۴۲۰۰۰ نفر درروز رساند.
بر همین اساس، شهید سیدابراهیم رئیسی در اولین دستور خود در سطح داخلی از استانداران خواست تا راهکارهای مهار کرونا را ظرف یک هفته برای تصمیمگیری در هیأت دولت به تهران ارسال کنند و همزمان وزارت امور خارجه را موظف کرد تا با جدیت پیگیر واردات واکسن و رفع موانع واردات دارو و سایر مایحتاج پزشکی باشد.
این فرامین را میتوان از جنس بهداشت و دیپلماسی سلامت خواند. این خواستهها در حالی از سوی شهید رئیسی مطرح شد که وی پیشتر از اولویت سیاست خارجی دولتش برای پیگیری دیپلماسی منطقهای سخن به میان آورده و فقدان دیپلماسی اقتصادی منطقهای را یکی از نقاط ضعف دولت حسن روحانی برشمرده بود.
آنچه این دو موضوع را به هم پیوند میدهد دیپلماسی سلامت منطقهای است؛ دیپلماسیای که از یک سو میتواند نیازهای حوزه بهداشت و سلامت ایران را تأمین کند و از سوی دیگر به صادرات کالاها، تجهیزات و خدمات پزشکی، دارو و … به کشورهای منطقه بیانجامد.
موانع دیپلماسی سلامت
از آنجا که هرگونه تصمیمگیری، برنامهریزی، هدفگذاری برای دیپلماسی سلامت از حوزه داخل باید آغاز شود، در گام اول مهمترین موانع موجود در این قسمت توضیح داده میشود.
بیان موارد زیر به معنای احصای همه عوامل نیست؛ بلکه به معنای عواملی است که به نظر میرسد اهمیت بیشتری نسبت به سایر موارد دارد و تا زمانی که برطرف نشود مجالی برای پرداختن به سایر مشکلات اجرایی و قانونگذاری (فقدان شفافیت، فقدان پاسخگویی، ناهماهنگی بین تخصیص بودجهها و اهداف، ضعف در قوانین) فراهم نخواهد شد.
موانع دولت سیزدهم برای دیپلماسی سلامت در سطح خُرد (ملی) چه بود؟
در سطح ملی از بین موانع مختلف، نقش سه عامل برجستهتر به نظر میرسد: ۱- فقدان درک اهمیت و جایگاه دیپلماسی سلامت در جهان کنونی ۲- تداخل وظایف سازمانها و عدم تعیین کارگزار اصلی در دیپلماسی سلامت و -۳ تاثیر مسائل امنیتی-نظامی بر روابط خارجی
در درون این سه عامل نقش موارد دیگری همچون محدویتهای ذهنی برای تصمیمگیری، فقدان اطلاعات و دانش کافی، مشکلات سازمانی و بروکراتیک، دسترسی ناکافی یا با تأخیر به اطلاعات، محدودیت حوزه اقتدار و مسؤولیت برای اتخاذ تصمیمات استراتژیک، محدودیتهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و غیره از موانع پیشین را که جملگی روی نظریه تصمیمگیری در سطح خرد نیز محسوب میشود، نیز میتوان احصا کرد.
موانع منطقهای و بینالمللی پیش روی دولت شهید رئیسی برای تعامل سازنده با همسایگان
سوءظن به ایران، ناسیونالیسم افراطی در منطقه، ایرانهراسی و ایرانستیزی، محیط امنیتی خاورمیانه، نفوذپذیری کشورهای منطقه و مداخلات خارجی مهمترین چالشهای پیش روی دیپلماسی سلامت به شمار میآیند
شهید رئیسی در طول رقابتهای انتخاباتی بارها اعلام داشت «ما اولویتمان برای ارتباطات، ارتباط با کشورهای منطقه یعنی همسایگان ایران اسلامی خواهد بود.»؛ این سخنان و انتخاب شهید «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجهای با تخصص کشورهای عربی-آفریقایی نشان میدهد دولت سیزدهم به دنبال احیای روابط ایران با همسایگان و تعامل سازنده با منطقه بوده است.
اینکه در این راه چه میزان موفق بوده یا خواهد بود نیاز به گذر زمان و ارزیابی تصمیمگیریهای دولت در آینده خواهد داشت ولی آنچه که اکنون در مورد آن میتوان قضاوت کرد این است که پیمودن این مسیر بدون برداشتن موانع زیر از پیش پای دولت کار آسانی نخواهد بود.
این موانع را که از قضا در دیپلماسی سلامت نیز خودنمایی میکند، در پنج عامل اصلی میتوان دستهبندی کرد؛ ۱- سوء ظن و بی اعتمادی به ایران ۲- ناسیونالیسم افراطی در منطقه ۳- ایرانهراسی و ایرانستیزی ۴- محیط امنیتی خاورمیانه و ۵-نفوذپذیری کشورهای منطقه و مداخلات خارجی در منطقه.
بخش سوم مشکلات ایران برای موفقیت در دیپلماسی سلامت به موانعی در سطح کلان باز میگردد. مهمترین این موانع را در دو عامل میتوان بررسی کرد: ۱- تحریمهای بینالمللی و ۲-بلاتکلیفی درخصوص نحوه همکاری با گروه ویژه اقدام مالی. ماحصل موانع دوگانه فوق باعث شده تا همکاریهای چندجانبه ایران دچار مشکلاتی شود و در تعارض با برخی ساختارهای مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی جهان قرار گیرد.
فرصتهای دیپلماسی سلامت برای ایران
هجدهماه پس از شروع همهگیری کرونا در جهان، کشورها به دو گروه تقسیم شدند: گروه نخست کشورهایی که توانمندی ساخت واکسن را در اختیار داشتند و ترجیح میدادند آن را برای تزریق دوزهای تکمیلی شهروندان خود حفظ کرده و در اختیار دیگران قرار ندهند و گروه دوم کشورهایی که فاقد دانش، تکنولوژی، قدرت مالی و امکانات دیگر برای تهیه واکسن بودند.
ایران که در زمره کشورهای گروه دوم قرار داشت با فاصله زمانی کوتاه از کشورهای غربی توانست با تولید واکسنهای ایرانی برکت، نورا و فخرا خود را به گروه نخست ملحق کند. دستاورد پزشکی فوق و دیپلماسی فعال سلامت این امکان را در اختیار ایران قرار خواهد داد تا با نمایش همبستگی بینالمللی برای مقابله با پاندمیها به جمع کشورهای صادرکننده و اهداکننده واکسن بپیوندد.
این اقدام فصل جدیدی را در سیاست خارجی ایران تحت عنوان دیپلماسی واکسن گشود؛ دیپلماسی که به دنبال به دست آوردن نفوذ و نمایش است و تاکنون توسط برخی از کشورها خیرخواهی همچون چین به خوبی استفاده شده است.
نتیجهگیری
پیگیری دیپلماسی سلامت به همان اندازه که امنیت و سلامت جهانی را تضمین میسازد بر توسعه روابط سیاسی-اقتصادی کشورها نیز تأثیرگذار است. طبق آنچه از سوی شهید رئیسی وعده داده شد، توسعه روابط با همسایگان و کشورهای خاورمیانه اولویت دولت او بود. پیمودن و ادامه این مسیر آسان نیست؛ به ویژه اینکه ایران برای توسعه روابط با دولتهای منطقه در سه سطح با مشکلات جدی مواجه و عبور از این موانع نیازمند اتخاذ تصمیمات سخت و دشوار است.
برای توسعه دیپلماسی سلامت، با برنامهریزی صحیح جایگاه این نوع دیپلماسی در سیاست خارجی و منطقهای باید روشن شود، وظایف سازمانها و نهادها در این بخش تفکیک یابد و رویکرد سیاسی- اقتصادی جای رویکردهای صرفا امنیتی-ایدئولوژیک را بگیرد
برخی از این موانع به ویژه در سطح بینالمللی در گذشته نیز وجود داشته و ایران کوشیده است یا آنها را دور زده یا اینکه کم اهمیت جلوه دهد اما شرایط کنونی الزامات خاص خود را میطلبد. ایران در سایه تداوم تحریمها نمیتواند راه خود را به شکلی هموار ادامه دهد و باید همچنان با چالشهای پیش رو دست و پنجه نرم کند.
از دید بسیاری از ناظران، طیفی از مراودات با کشورهای منطقه نیازمند چراغ سبز آمریکا است و همکاری اقتصادی تسهیل مراودات مالی و بانکی را مطالبه میکند. در سطح دوم (منطقهای) شروع حرکت ایران اگرچه میتواند با برگزاری گفتوگوهای سازنده با همسایگان، ارسال پیامهای حسن نیت، برگزاری جلسات در سطوح کارشناسی و دیدارهای محرمانه باشد اما نتیجهبخش بودن آن نیازمند گامهای اساسی برای اعتمادسازی، رفع سوء ذهنیتها، پیگیری طرحهای امنیت دسته جمعی، زدودن نگاه امنیتی حاکم بر سیاست خارجی، بهرهگیری از دیپلماتهای حرفهای و تنزیل سطح تنش با قدرتهای بزرگ است.
در سطح ملی هم نیاز است تا با برنامهریزی صحیح جایگاه دیپلماسی سلامت در سیاست خارجی و منطقهای روشن شود، وظایف سازمانها و نهادها در این بخش تفکیک یابد و رویکرد سیاسی- اقتصادی جای رویکردهای صرفا امنیتی-ایدئولوژیک را بگیرد.
پینوشت
[۱] علی باقری دولتآبادی، «تحلیل سه سطحی موانع سیاسی-اقتصادی پیش روی دولت سیزدهم برای پیشبرد دیپلماسی سلامت در خاورمیانه»، دوفصلنامه سیاست و روابط بینالملل، دوره ۵، شماره ۹، بهار و تابستان ۱۴۰۰